به گزارش خبرنگارمهر، متن پیش رو یادداشتی از نصرالدین عمر، امام بزرگ مسجد استقلال جاکارتاست که درباره درک اسلام نگاشته شده است؛
برای تبدیل شدن به یک مسلمان خوب لازم نیست که به عربی، ایرانی، یمنی شدن یا برخورداری از هویت ملی سایر کشورها تبدیل شوید. ما میتوانیم هویت اندونزیایی، یا جاوه ای، بوگیسی، باتاک ای یا هر نوع هویت قومی خود را داشته باشیم و در عین حال میتوانیم بهترین مسلمان شویم. خداوند در این باره میفرماید:
یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَی وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ
ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم، و تیرهها و قبیلهها قرار دادیم، تا یکدیگر را بشناسید، ولی گرامیترین شما نزد خداوند باتقواترین شماست، خداوند دانا و خبیر است. (سوره حجرات، آیه ۱۳)
این مقاله قصد مطرح کردن بحث نژادی یا رد و بی احترامی نسبت به قومیتهای خاصی مانند عرب ندارد؛ زیرا، به خاطر داشته باشید که پیامبر (ص) و خلفای راشدین عرب بودند. السابقون الاولون نیز عرب بودند که در میان آنها به بهشت تضمین شدند. سهم عربها نیز از طریق تلاش در ترجمه کتابها و جذب فن آوری در انتقال میراث علمی یونان به جهان اسلام انکار ناپذیر است.
حتی عربها بودند که اسلام را به اندونزی آوردند و نمیتوان فراموش کرد که اولیای نه گانه (ولی سونگو) که بسیار نقش بسزایی در ورود اسلام به منطقه نوسانتارا (مجمع الجزایر اندونزی) داشتند، از نوادگان عرب بودند. مهمتر از همه، قرآن و حدیث که منابع آموزههای اسلامی هستند، از زبان عربی استفاده کردند.
اما این بدان معنا نیست که اسلام و آموزههای آن باید با فرهنگ عربی یا سایر کشورهای خاورمیانه یکسان باشند. هیچ کس نمیتواند ادعا کند که اسلام باید همسان با سنت و فرهنگ او باشد. به عبارت دیگر، آموزههای اسلام و فرهنگ عربی یکسان نیستند. سنت و فرهنگ عربی اتفاقاً اولین مکانی است که اسلام در آنجا ظهور پیدا کرده است.
بنابر این، طبیعی است که بسیاری از آموزههای اسلام توسط سنتها و فرهنگ عربی رنگ آمیزی شده است. این سنت و فرهنگ اولین ظرف بوده که آموزههای اساسی اسلام را در خود جای داده است. جای تعجب ندارد که امام مالک، یکی از بنیانگذاران مذاهب در اسلام و مدرسه وی به مکتب مالکی معروف است، سنت مردم مدینه (عمل اهل المدینه) به عنوان یکی از پایهها یا مراجع حکم قرار داد.
این را میتوان گفت که اسلامی سازی بله و عرب سازی نه. با این حال، به یاد داشته باشید که هر یک از ارزشهای قومی حاوی ارزشهای کلی یا جهانی، از جمله اندونزی و عربی است. همانگونه که سنت و فرهنگ اندونزیایی، ارزشهای کلی و جهانی را دارد تا میتوان آنها را در کشورهای دیگر پذیرفت. به عنوان مثال، سنت حلال به حلال بعد از ماه رمضان است که اکنون در کشورهای دیگر مانند جنوب شرقی آسیا به طور گسترده پذیرفته شده است و مشکلی وجود ندارد.
مشکل این است که اگر آموزههای اسلامی با سنتها و فرهنگ عربی یابد یکسان قرار بگیرند. گویی که اسلامی ترین سنت و فرهنگ عرب است، حتی اگر جنبههایی از آموزههای اسلامی وجود دارد که به فرهنگ محلی متصل است، برخی نیز آن را بدعت میدانند. به عنوان مثال، سنتهایی در مراسم ازدواج که اغلب با آداب و رسوم محلی برنامه زیری شده باشند، غالباً کسانی وجود دارند که آنها را مشکل میدانند.
تا زمانی که یک سنت و فرهنگ با اصل آموزههای اسلامی مخالفت نداشته باشد، آنگاه مشروعیت خواهد داشت و به "ظرف" از آموزههای اسلامی برای بالفعل کردن یا جا انداختن آنها تبدیل خواهد شد. به عنوان مثال، آموزه اسلامی از بستن عورت فرا میخواند، اما پوشاندن آن عورت لزوماً از نقاب، چادر (در ایران)، حجاب یا روسری (در عرب) مشخص نکرده است.
زنان مسلمان اندونزی میتوانند از مدل و لباسهای سنتی خود استفاده کنند. نکته مهم این است که اصل آموزههای اسلامی که پوشش عورت است، به تحقق برسد.
نظر شما